- دوشنبه ۸ دی ۹۳
- ۱۸:۱۴
من دلم تولد دست جمعی میخواهد،
من دلم عکس دست جمعی با خارجی های کنجکاو وسط میدان جلفا میخواهد، آن هم با قیافه های متعجب از دیدن ده دوازده تا آدم خوشحال توی سرما!
من دلم نان بربری با کیک میخواهد، دلم یک کارت تبریک با شونصدتا امضا میخواهد...
دیروز وسط حکیم نظامی، این جملات را بیشتر از 10بار توی ذهنم تکرار کردم. عجله داشتم تا قبل از ظهر به همه کارهایم برسم اما این خاطرات قدیمی هیچ وقت رهایم نمی کنند، حالا من ماندم و شهری که کوچه ها و خیابان هایش پر از خاطره است، من ماندم و قلبی که از دل تنگی تیر میکشد...