- يكشنبه ۲۷ فروردين ۹۶
- ۰۰:۲۳
متوجه شده اید حس بویایی چه قدرت عجیبی در زنده کردن خاطرات دارد؟! دوباره حسی که آن زمان داشتی با همان شدت یک جایی از وجودت بیدار میشود...
عطرها به طرز عجیبی این خصلت را نشان میدهند! مثل همین شیشه دوست داشتنی لامور، وقتی خریدمش مطمئن بودم زمستان ها مشتری همیشگیاش میشوم، اما برای همان سال ماند...
آن سال، اتفاقات بزرگ و دلنشینی برایم افتاد که باید این عطر یادآورشان باشد، اما نمیدانم چرا مدام آن یک هفته لعنتی را به رخ میکشد، آن هفتهای که دنیا برایم به آخر رسیده بود، حتی نفس کشیدن هم میتوانست قلبم را چنان فشرده کند که بغضم بترکد... هنوز هم یک پاف کوچکش من را به آن روزها پرتاب میکند! الان که نگاه میکنم نمیفهمم چطور پشت سر گذاشتیمش، فقط سپرده بودم دست خدا...
حالا هم که نزدیک بهار است، عطر تازگی هوا، حسهای خوب و شور و نشاط آدمها... برای من حس دیگری دارد، یادآور روزهای اول ازدواجمان است، ذوق و هیجان هر قرار تازه، شمردن روزها تا رسیدن به آخر هفته، تصمیم گیری برای "چه لباسی بپوشم" :) چشم و گوش سپردن به موبایل لعنتی که کی زنگ میخورد یا پیامک میرسد...
ده سال دیگر هم عطر این روزها همینقدر نوستالژیک است؟ نمیدانم!
* این پست دوست داشتنی را اوایل اسفند نوشتم، همان زمانی که دنبال عطر جدید بودم
- زندگی متاهلی
- ۲۹۲